پژمرده. خزان دیده: مجنون چو گل خزان رسیده می گشت میان آب دیده. نظامی. کای تازه گل خزان رسیده رفتی ز جهان جهان ندیده. نظامی. لیلی سمن خزان ندیده مجنون چمن خزان رسیده. نظامی
پژمرده. خزان دیده: مجنون چو گل خزان رسیده می گشت میان آب دیده. نظامی. کای تازه گل خزان رسیده رفتی ز جهان جهان ندیده. نظامی. لیلی سمن خزان ندیده مجنون چمن خزان رسیده. نظامی
بینندۀ رؤیا. (ناظم الاطباء). آنکه برؤیاچیزهایی را دیده است. (یادداشت مؤلف) : من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم زگفتن و خلق از شنیدنش. ؟ (از رسالۀ مجدیه). ، آنکه بحد زنان یا مردان رسیده از پسران و دختران. بالغ. مقابل خواب نادیده. (یادداشت مؤلف) : من ترا طفل خفته چون خوانم که تویی خواب دیدۀ بیدار. خاقانی. بخت بیدار خواب دیدۀ او فتنه را شیر مست خواب کند. خاقانی. ششم عروس فلک را امید دامادی ز بخت بالغ بیدار خواب دیدۀ اوست. خاقانی. ، محتلم شده. محتلم. (یادداشت مؤلف)
بینندۀ رؤیا. (ناظم الاطباء). آنکه برؤیاچیزهایی را دیده است. (یادداشت مؤلف) : من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر من عاجزم زگفتن و خلق از شنیدنش. ؟ (از رسالۀ مجدیه). ، آنکه بحد زنان یا مردان رسیده از پسران و دختران. بالغ. مقابل خواب نادیده. (یادداشت مؤلف) : من ترا طفل خفته چون خوانم که تویی خواب دیدۀ بیدار. خاقانی. بخت بیدار خواب دیدۀ او فتنه را شیر مست خواب کند. خاقانی. ششم عروس فلک را امید دامادی ز بخت بالغ بیدار خواب دیدۀ اوست. خاقانی. ، محتلم شده. محتلم. (یادداشت مؤلف)
دهی است از دهستان رهال بخش حومه شهرستان خوی. واقع در 16500 گزی جنوب باختری خوی و 6500 گزی باختری شوسۀ خوی به سلماس. ناحیه ای است که در جلگه قرار دارد با آب و هوای معتدل و مالاریایی و دارای 200 تن سکنه که شیعی مذهب و ترک زبانند. آب آنجا از رود قطور و چشمه و محصول آنجا غلات و پنبه و زردآلو وحبوبات و کرچک است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم بافی میباشد. در تابستان میتوان اتومبیل به این ده برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان رهال بخش حومه شهرستان خوی. واقع در 16500 گزی جنوب باختری خوی و 6500 گزی باختری شوسۀ خوی به سلماس. ناحیه ای است که در جلگه قرار دارد با آب و هوای معتدل و مالاریایی و دارای 200 تن سکنه که شیعی مذهب و ترک زبانند. آب آنجا از رود قطور و چشمه و محصول آنجا غلات و پنبه و زردآلو وحبوبات و کرچک است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم بافی میباشد. در تابستان میتوان اتومبیل به این ده برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)